Skip to main content

شهید هادى زشتى در بخشی از وصیت‌نامه خود آورده است “به جنگ کسانى می‌روم که می‌خواهند جمهورى اسلامى را سرکوب کنند مردن حق است پس چه بهتر که در راه اسلام باشد”.

شهیدهادى زشتى: به جنگ با دشمنان جمهوری اسلامی بروید

به گزارش فستیوال تلنگر از همدان، «شهید»؛ شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد. «شهید»… همان ستاره‌ خاک‌نشین همیشه بیدار شب‌های خون و آتش که تا لمس شعله‌های بصیرت و حقیقت در مقتل عشق رزم عاشقانه کرد تا پیوندی ابدی در بزم عارفانه عشق در منشور نور هشت هزار ستاره درخشان راه عاشقی، مأوای جاودانگی‌اش را به تصویر کشید تا درس استواری را در دل حادثه بر تارک تاریخ بنشاند، حالا می‌خواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستاره‌ها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت… برگ سبزی تحفه درویش، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید. ۴۰۵۷/ تبرک لحظاتمان با شهید هادی زشتی بسمه تعالی آنانکه ایمان آوردند و از اهل خود هجرت گزیدند و در راه خدا با مال و جان جهاد کردند نزد خدا  انعام ابدى دارند. با درود و سلام به یگانه منجى عالم بشریت فرمانده کل عملیات رزمندگان اسلام یارى‌دهنده مستضعفین و درهم کوبنده مستکبرین و برافرازنده پرچم لا اله الا الله محمدرسول‌الله در تمام جهان حضرت مهدی(عج) و نایب بر حق او امام امت و سلام بر رزمندگان جان بر کف جبهه‌هاى نبرد که به نثار خون خویش چگونه زیستن و چگونه مردن را به ما می‌آموزند و درود و سلام بر مردم همیشه در صحنه که به حقیقت پشتیبان واقعى رزمندگان هستند. اللهم الرزقنى توفیق الشهاده فى سبیلک، خدایا، الهى، معبودا، معشوقا شهادت در راهت را نصیب من بگردان، پروردگارا! همان قرآنى که بر رسولت نازل شد قسم شرمم مى‌شود که در روز محشر بدن حسین(ع) در راه اسلام پاره پاره و بی‌سر باشد و من با کوله‌بارى از گناه نزد تو بیایم پس مرگ مرا شهادت قرار ده که سبب افتخار من است.  آرزو دارم با چهره‌ای پاره پاره رسول خدا و حسین (ع) را ملاقات کنم تا در پیشگاه خداوند روسفید باشم. به على(ع) سوگند نمی‌خواهم به ناکامى در این بستر بمیرم می‌خواهم در سنگر مبارزه با دشمن بمیرم. آرى عاشقان شهادت! باید رو به جبهه کنیم من به جبهه می‌روم تا عهد و پیمانى را که در خیابان‌ها و مساجد با شعار “الله‌اکبر خمینى رهبر” با خداى خویش عهد بسته بودم وفا کنم. من می‌روم تا با کفار و منافقین بجنگم و به فرمان امام عظیم‌الشان حق مستضعفان جهان را از ستمکاران بستانم و به جنگ کسانى بروم که می‌خواهند جمهورى اسلامى را سرکوب کنند مردن حق است پس چه بهتر که در راه اسلام باشد. بدانید که آگاهانه در این راه قدم نهاده‌ام چراکه خون سرخ شهیدان از هابیل تا حسین و از حسین تا شهداى کربلاى جنوب و غرب ایران ندا می‌دهند که براى چه نشسته‌اید ما در عصرى زندگى می‌کنیم که ظلم سراسر جهان را فرا گرفته و باید خون بدهیم تا اسلام عزیز با ظهور مهدی(عج) پیروز شود. و اما سخن ما با تو اى صدام، ما رزمندگان اسلام انتقام خون شهیدان محمدعیسى یعقوبیان و شهید امرالله حیدرى و تمام شهدا را از تو خواهیم گرفت، آرى یاران حسین بودند که شاه را به زباله‌دان تاریخ انداختند و همین‌ها تبدیل به رزمندگان اسلام شد و در جبهه  نبرد حضور یافتند و تو را نیز همانگونه به زباله‌دان تاریخ خواهند انداخت. مرگ بر تو اى خودفروخته شرق و غرب تو با کسانى در جنگ هستى که نایب امام زمان(عج) می‌فرماید دست خداوند پشتیبان آنهاست. و شما اى ملت قهرمان ایران خداوند بر شما منت نهاده و شما را برگزیده تا دین او را بر روى زمین حاکم کنید و زمینه را براى ظهور امام زمان(عج) آماده سازید تا مستضعفان بر مستکبران پیروز شوند شکر این نعمت را به جاى آورید و بدانید قیام شما دنباله قیام کربلاست. آخرین وصیت من به مردم این است که فرزندان خود را به گونه‌اى تربیت کنند که شیران روز و زاهدان شب باشند آنها را به جبهه بفرستید و برایشان آرزوى شهادت کنید زیرا شهادت یک فرد باعث سرافرازى خانواده او در روز قیامت می‌شود اى مادرم اى گوشه جگر و اى پاره بدنم از تو خواهشى دارم امیدوارم بپذیرى و مرا ببخشى خواهشم آن است که هر خطایى از من دیدی حلال کنی تا شاید خداوند شهادت در راهش را نصیب من گرداند. گوش به فرمان امام و پشتیبان روحانیت متعهد باشید و راه سعادت‌بخش حسین(ع) را ادامه دهید على‌وار زندگى کنید و همه را تشویق کنید در راه اسلام قدم بردارید از شهادت نهراسند. پایان پیام/ ۳۱۴۰